کارنامه ی دادفری(393)
آموخته ها و اندوخته های یک دادفر
کارنامه ی دادفری(393)
علی صابری
دادرسان ارجمند و گرامی شعبه 29 دادگاههای تجدیدنظر استان تهران
با درود و سپاس
درباره پرونده 9909982218100732 که بر پایه ی آنچه در نشست دادرسی 17 آبان 1402 گذشت و انگیزه ی سازش دو وَرِ پرونده یا شاید بهتر بگوییم سه وَرِ پرونده هنگام رسیدگی برای 14 آذر امسال مشخص شد، گرچه خوشبختانه رئیس ارجمند دادگاه بدون اعلام نظر قضایی امور حکمی ناظر به موضوع را واکاوی کردند و معلوم شد دادگاه آشنا با پرونده و بر اندرون آن چیره است و از جمله ی امور حکمی مرتبط که بر آن پافشاری داریم تلف حکمی است فرصتی دست داد تا بدین وسیله دادنامه ی دیگری از دادگاههای تجدیدنظر استان مازندران پیوست کنیم که در آن به روشنی و آشکارا به تلف حکمی اشاره شده است . حتی جایی که می شد پنداشت رای وحدت رویه 810 دیوان عالی در بحث تلف حکمی گامی به پس باشد برداشتی تنگ دامن از آن که با عدالت و انصاف سازگار است هتی( پارسی درست این واژه چنین است) در انگاره ی انتقال بعدی با سند عادی تلف حکمی را پیش می نهد. به طریق اولی در انگاره ی وجود سند رسمی که بر درستی مزایده استوار بوده دادخواهان و دادسپارانمان حق دارند انتظار داشته باشند شما دادرسان عالی مقام با پذیرش تلف حکمی، جناب میرصفایی را که همچنان مدعی طلب از جناب بابایی است به ایشان وانهاده و واگذار کنید تا بهای روز را بین خویش پایاپای کنند. خواهشمندیم از ابطال اسناد درست منتقل شده به پژوهش خواهان درگذرید و دادنامه را بگسلید.
با سپاس دوباره
دادگویان( وکلای) پژوهش خواهان
علی صابری- مهدی شیرخانی